چند روزی هست که توی اداره، تنها موسیقی ای که گوش میدم، آلبوم رنگین کمون اثر ثمین باغچه بانه. هر روز که میگذره می فهمم این جماعت مثل خود ثمین، همسرش اِوْلین، خواهرش ثمینه، پدرش جبار باغچه بان بزرگ و پرویز کلانتری که نقاش تصاویر آلبوم رنگین کمونه، چه کسانی بودند و چقدر جاشون برای ایران امروز خالیه و در عوض دهن یه عده وحوش توی مملکت ما بازه و لجن و عفونت و درد و خشم پخش می کنند. این موسیقی عجیب تسکین میده دردهایی که این روزها باهاش درگیر هستم.
دیروز ماموریت بودم و قبلش 45 دقیقه بیشتر نخوابیده بودم. رسیدم خونه، ناهار نخورده خوابیدم تا ساعت 5.30 که ناهار مختصری خوردم و مجدد خوابیدم. متین و سعیده برای خرید رفتند شهمیرزاد و من و علی هم ساعت 7 عصر رفتیم سمت باغچه کوچیکمون و عصرونه ای اونجا خوردیم و با هم بودیم و بعد ساعت حدود 10 شب، رفتیم رستوران زرتشت نزدیک ارگ سمنان و مهمون علی بودیم. یاد اون دفعه ای افتادم که باتفاق همه دوستان رفته بودیم اونجا و متین چند تا عکس یادگاری خوب هم از اونجا گرفت که امیر دقیقا توی مرکز عکس ایستاده. هر جا میریم و هر حرفی میزنیم، یاد امیر زنده میشه.
دیروز بعد مدتها خوابشو دیدم. می دونستم مرده، بعد بالای یه تپه، یکی رو دیدم از پشت شبیه امیره، سرشو که به طرف راست خم کرد، دیدم خودشه. به خودم گفتم میدونستم اینم یه بازیه، بعد صداش کردم و دستشو ت داد که برو، برو و من دیگه چیزی خاطرم نیست. یاد این بشر از کله ما نمیره. اول صبح امروز تا بیدار شدم، یاد امیر اومد توی سرم. این صبح و ظهر و شب ماست. خدا بخیر بگذرونه.
از بیپ تونز خریدمش. آلبوم مشترک حسین علیزاده و رامبرانت تریو. چیز تازه ای به لحاظ ملودی نداشت و تکرار همون ملودی های سابق علیزاده بود، در لباسی جدید با رنگ آمیزی صدایی جدید که رگه هایی از موسیقی غرب رو با ملودی های ایرانی ترکیب کرده بود. داشتم فکر می کردم خلاقیت و نوآوری و بدعت هم برای خودش زمانی داره و اگه ازش رد بشه، آدم می افته به تکرار. بعد به خودم فکر کردم که دارم به چهل سالگی می رسم، یعنی تموم شدن خلاقیت و و این واقعا دردناکه.
اما این آلبوم هر چی نباشه، یه چیزی داره برای من، منو با همون ملودی های تکراری قدیمی، به قول فریدون مشیری، منو می بره به جهانی که در آن همه موسیقی جان است و گل افشانی نور.
سر حسین علیزاده سلامت که 15 روز دیگه 70 ساله میشه و از نوادر دوران ماست. عشق سالیان نوجوانی که با اشتها و ولعی عجیب آلبوم هاش رو کم کم صد بار گوش می دادم.